محل تبلیغات شما

  یده می بینم ترا

شوق تو دارم درخفا

چون سایه دنبال توام

وه که نمی بینی مرا

گم کرده ام خود را کنون

ای ماه تاب روشنا

چون زورقی تنها شدم

( دریای بی پایاب را)

بربند بر من راه را

سد کن به رویم آب را

چون ماهی من صید توام

(چون می کشی قلاب را)

 

ناشی - تابستان 97

 

من پریشان‌تر از آنم که تو می‌پنداری

بر غیر نگفتیم و نگوییم

ما نامدیم از بهر نان

بینم ,راچون ,ماهی ,صید ,آب ,کن ,می بینم ,رویم آب ,به رویم ,آب راچون ,راچون ماهی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دفتر یادداشت خط خطی