محل تبلیغات شما

 

ای که برداشتی از شانه موری باری
بهتر آن بود که دست از سر من برداری

ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی
من پریشان‌تراز آنم که تو می‌پنداری

هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری

موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری

بی‌سبب نیست که پنهان شده‌ای پشت غبار
تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!

 

فاضل نظری

من پریشان‌تر از آنم که تو می‌پنداری

بر غیر نگفتیم و نگوییم

ما نامدیم از بهر نان

تو ,آنم ,نرسد ,پنهان ,سنگ ,آزاریبی‌سبب ,که تو ,آنم که ,من نرسد ,از من ,نرسد آزاریبی‌سبب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Cafe WellGuarD - کافه ولگردی